به گزارش شهرآرانیوز، فتحالفتوح جنگ تحمیلی و حماسهآفرینیهای دلیرمردان ایران در عملیات «بیتالمقدس» را دههنودیها، دهههشتادیها، دهههفتادیها و حتی بسیاری از دههشصتیها هم ندیدهاند. بهجرئت میتوان گفت که حتی دههپنجاهیها هم فقط در آن دوران که تمام رسانههای ایران در دو شبکه تلویزیونی خلاصه میشد و به تعداد انگشتان دو دست شبکه رادیویی سراسری و محلی وجود داشت، خبر آن را از پژواک صدای «محمود کریمی علویجه» و بارها بازنشر آن در همان شبکههای محدود رسانهای آن زمان شنیدهاند که: «شنوندگان عزیز، توجه فرمایید! شنوندگان عزیز، توجه فرمایید! خونینشهر، شهر خون، آزاد شد!»
اما آن خبر آنقدر بزرگ بود که نه ایران، بلکه دنیای آن روز را تکان داد. خرمشهری که صدام حسین تکریتی در ابتدای تهاجم ناجوانمردانه به ایران، سودای الحاق آن به عراق و «محمره»شدن آن را در سر داشت و پس از ۳۴ روز مقاومت جانانه بازماندگان شهر و معدود تکاوران دریایی و گردان ۱۵۱ دژ و پاسداران محلی آن، با نیرویی به استعداد تیپ ۳۳ نیروی مخصوص و لشکر۳ زرهی خود آن را اشغال کرده بود، پس از ۵۷۸ روز اشغال، به مردمان ایران بازگشت تا همگان مفهوم تابلو «به خرمشهر خوش آمدید؛ جمعیت ۳۶ میلیون نفر» را با پوست و گوشت خود لمس کنند. خرمشهری که صدام حسین تکریتی آنقدر از اشغال آن مطمئن بود که گفته بود اگر ایرانیها بتوانند آن را دوباره بازپس بگیرند، کلید شهر بصره را به آنها خواهم داد که البته نداد. خرمشهری که سربازان بعثی در جایجای آن و روی دیوارهای بهجامانده از آن تهاجم گسترده نوشته بودند «جئنا لنبقی» یعنی «آمدهایم که بمانیم» و چه هوشمندانه آن رزمنده ایرانی پس از فتح خرمشهر بر روی یکی از دیوارها و در برابر این جمله نوشت: «ما آمدیم، شما نبودید!»
در فتحالفتوح آزادسازی خرمشهر که ۲۴ روز به طول انجامید، یگانهای مختلف نظامی و مردمی، اعم از نیروهای ارتش و سپاه و بسیج حضور داشتند و قرارگاه مرکزی کربلا با فرماندهی سرهنگ (سپهبد شهید) علی صیاد شیرازی و برادر (سرلشکر) محسن رضایی، در ۴ زیرمجموعه قرارگاه قدس، فتح، نصر و فجر، اداره عملیات را برعهده داشت. بر اساس اطلاعات موجود در سامانه سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس، از ارتش، لشکرهای ۱۶ و ۹۲ زرهی و ۲۱ و ۷۷ پیاده، تیپهای ۵۸ تکاور، ۳۷ زرهی، ۲۳ نوهد و ۵۵ هوابرد، گروههای هوانیروز، ۲۲ و ۳۳ توپخانه، ۴۱۱ مهندسی رزمی و ۴۱۴ پل و ۰۱ مخابرات، همراه با پشتیبانی نیروی هوایی و دریایی به کار گرفته شدند. از سپاه پاسداران نیز تیپهای ۳۱ عاشورا، ۲۱ امامرضا(ع)، ۳۷ نور، ۴۱ ثارالله، ۴۳ بیتالمقدس، ۱۴ امامحسین(ع)، ۸ نجف، ۲۵ کربلا، ۷ ولیعصر(عج)، ۲۷ محمدرسولالله(ص)، ۴۶ فجر، ۲۲ بدر، ۳۳ المهدی، ۱۷ علیبنابیطالب(ع) و ۳۵ امامسجاد(ع) در منطقه حاضر شدند و البته سنگرسازان بیسنگر جهاد سازندگی نیز در جایجای عملیات پشتیبان نیروهای نظامی بودند. همه این استعداد نیرو در کنار هم گرد آمده بودند تا این جمله رهبر فقید و بنیانگذار جمهوری اسلامی را محقق کنند که «خرمشهر باید آزاد شود.»
اما در آستانه فرارسیدن چهلوسومین سالگرد آزادسازی خرمشهر، در مجموعه هیئت معارف جنگ شهید صیاد شیرازی استان خراسان رضوی، مهمان جمعی از فرماندهان وقت لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه(ع) در عملیات آزادسازی خرمشهر بودیم؛ مردانی دریادل که موهایشان بر اثر تجربیات گرانقدر در میدان رزم و تحمل رنج و مرارتهای ایام و گذر زمان، به سپیدی گراییده است. اما وقتی که احوال آنها را جویا میشوی و دست میدهند، هنوز قوت و قدرت مردانه یک نظامی را در وجودشان حس میکنی.
فرصت پیدا کردیم تا از جمع فرماندهان آن دوران، در خدمت امیر سرتیپ ستاد صدیقزاده به همراه سرهنگ اسلوبی، سرهنگ کاظمی، سرهنگ طلانشان و سرهنگ خادمنعمتاللهی باشیم و برخی خاطرات آن دوران را مرور کنیم؛ البته قدردان امیر سرتیپدوم ستاد ناصر براتی رئیس و سرهنگ قاسم اسماعیلآبادی هماهنگکننده هیئت معارف جنگ شهید صیاد شیرازی در استان خراسان رضوی هستیم که فرصت این گفتوگو را فراهم آوردند.
امیر سرتیپ پیاده ستاد علی صدیقزاده، معاون وقت لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه(ع) در عملیات بیتالمقدس، در ابتدا از عملیات شکست حصر آبادان به عنوان مقدمه مهم عملیات آزادسازی خرمشهر یاد کرد و گفت: اگر این عملیات صورت نمیگرفت، شاید عملیاتهای طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس هم اجرا نمیشد.
وی در ادامه به استعداد نیروهای نظامی ایران و عراق در عملیات بیتالمقدس اشاره کرد و افزود: نسبت نیروهای ایران به عراق در این عملیات ۱.۷ به یک بود و ما برتری عددی هم داشتیم.
امیر صدیقزاده خاطرنشان کرد: به دلیل موفقیت و کسب تجربه لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه(ع) در عملیات شکست حصر آبادان، این لشکر از واحدهای مهم ارتش محسوب میشد. ضمن اینکه این لشکر پس از عملیات فتحالمبین مأموریت پیدا کرد در منطقه عملیات پدافند کند. وقتی عملیات بیتالمقدس در منطقه پل نو با دشواری مواجه شد، شهید صیاد شیرازی تماس گرفت و خواست به همراه یک واحد عمده از لشکر، به سمت ورودی خرمشهر حرکت کنیم. شهید صیاد شیرازی همیشه میگفت لشکر ۷۷ لشکر امامرضا(ع) است و باید در هر عملیاتی حضور داشته باشد. تلفنی دستور داد و بعد کتباً هم ابلاغ کرد؛ لذا تیپ ۳ لشکر به فرماندهی سرهنگ اسلوبی به منطقه عزیمت کرد و من هم همراه آنها رفتم.
وی افزود: پس از شناسایی منطقه، عملیات را طراحی کردیم. در ادامه تیپ ۳ حرکت را به سمت خرمشهر آغاز کرد و به ساحل اروندرود رسید.
سرهنگ پیاده علیاصغر اسلوبی فرمانده وقت تیپ ۳ لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه(ع) در عملیات بیتالمقدس نیز در ادامه گفت: در ارتفاعات تنگه ابوقریب مستقر بودیم که به قرارگاه کربلا احضار شدیم و به ما ابلاغ شد که بین لشکر ۲۱ پیاده و لشکر ۹۲ زرهی در عملیات حضور داشته باشیم. پس از طرحریزی عملیات در قرارگاه، به استعداد گردانهای ۱۱۰، ۱۴۸ و ۱۳۴ به اضافه واحد تانک و با پشتیبانی توپخانه، تقسیمات و طرحریزی لازم را صورت دادیم و تیپ ۳۵ امامسجاد(ع) سپاه هم با ما ادغام شد. علاوه بر این، قرار بود تیپ ۳۳ المهدی سپاه هم به عنوان خطشکن با ما همراه باشد که بهموقع در محل حاضر نشد و بدون همراهی آن، عملیات را آغاز کردیم.
وی افزود: پس از آغاز درگیری با دشمن و به دلیل اختلال در عملکرد بیسیم، ارتباط ما با واحدها قطع شد و خود را به قرارگاه گردان ۱۱۰ رساندم و هدایت عملیات را ادامه دادم.
سرهنگ اسلوبی از ادامه حرکت نیروها به سمت اروندرود یاد کرد و گفت: وقتی به اروندرود رسیدیم، پیامی را به قرارگاه نیروی زمینی ارسال کردم که تیپ ما به سمت دروازههای خرمشهر نزدیک میشود و منتظر اخبار بعدی ما باشند. در ادامه به تخلیه اسرا پرداختیم.
در ادامه، سرهنگ پیاده ستاد اسماعیل کاظمی، رئیس وقت رکن ۳ تیپ ۳ لشکر و افسر عملیات تیپ، سرهنگ عباس طلانشان فرمانده وقت گردان ۱۱۰ و سرهنگ مخابرات قاسم خادمنعمتاللهی افسر مخابرات توپخانه به تشریح وظایف خود در این عملیات پرداختند.
سرهنگ کاظمی از جزئیات عملیات گردانهای ۱۱۰، ۱۳۴ و ۱۴۸ سخن گفت و به برخوردهای انفرادی، نبردهای تنبهتن و شهادت حدود ۲۶ نفر از رزمندگان تیپ ازجمله شهید سرهنگ فاضلی فرمانده گردان ۱۴۸ اشاره کرد.
وی در ادامه از آزادی خرمشهر در ساعت ۱۴ روز ۳ خردادماه سخن گفت و خاطرنشان کرد: حدود ساعت ۱۷ بود که به همراه فرمانده تیپ، وارد شهر خرمشهر شدیم. بعد از عملیات هم مدت زمان کوتاهی در مواضع پدافندی حضور داشتیم و پس از آن، به سمت پاسگاه زید و ایستگاه حسینیه حرکت کردیم.
سرهنگ طلانشان نیز به اسیرشدن جمع زیادی از سربازان عراقی در جریان عملیات اشاره کرد و گفت: وقتی به خرمشهر رسیدیم، دیدیم هر آنچه را به صورت افقی باید روی زمین باشد، به صورت عمودی درآوردهاند تا مانع از هلیبورن نیروهای ایرانی شوند؛ هرچند این حربه آنها کارگر نشد.
سرهنگ خادمنعمتاللهی نیز به نقش مهم مخابرات و برقراری ارتباط صحیح و امن با سایر یگانهای عملیاتی و ستاد اشاره کرد و گفت: این ارتباط موجب شد تیپ ۳ لشکر در این عملیات، توفیقات زیادی کسب کند.