به گزارش شهرآرانیوز، هنوز۲ ساعت بیشتر از بامداد هجدهم اردیبهشت نگذشته بود که یکی از اهالی خیابان شهید کریمی ۱۸ در تاریکی شب پیکر خون آلود مردی را دید که در کنار خیابان برکف آسفالت افتاده بود.
او بلافاصله با امداد گران اورژانس تماس گرفت و بدین ترتیب نیروهای امدادی در حالی پیکر مردمجهول الهویه را به بیمارستان خاتم الانبیا (نزدیکترین مرکز درمانی) رساندند که ضربان قلبش از حرکت ایستاده بود.
در همین حال پزشکان بیمارستان با انجام معاینات مقدماتی «مرگ» مردحدود ۵۰ ساله را تایید کردند و مراتب را به عوامل انتظامی گزارش دادند.
طولی نکشید که گروهی از افسران زبده دایره تجسس با هدایت شبانه سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا) در مرکز درمانی حاضرشدند و در حالی تحقیقات مقدماتی را با دستور تلفنی قاضی وحیدخاکشور (قاضی ویژه قتل عمد) آغاز کردند که مقام قضایی نیز شبانه در مسیر بیمارستان خاتم الانبیا قرارگرفته بود.
دقایقی بعد کارآگاهان اداره جنایی نیز در محل حاضرشدند و جلسه تحلیلی جرم در حضور قاضی ویژه قتل عمد تشکیل شد. با شناسایی هویت جسد که «مجتبی» نام داشت و آثار زخمهای سر وصورت و شکافی که برشانه این مرد۵۰ ساله خودنمایی میکرد، ابتدا فرضیه تصادف مطرح شد و این احتمال زیرذره بین تحقیقات قرارگرفت که خودرویی سنگین یا وانت دارای بار موجب بروز این سانحه در تاریکی شب شده است.
اما خیلی زود نظر دکتر رضازاده (پزشک قانونی) این فرضیه را به حاشیه راند و احتمال جنایت قوت گرفت چرا که طبق نظر پزشک قانونی در عمق جراحت دایره گونهای که روی شانه «مجتبی» وجود داشت، اثری از جسم نوک تیز دیده میشد. اما هنوز جلسه تحلیل و کارشناسی به پایان نرسیده بود که قاضی خاکشور دستور داد نیروهای کلانتری ماجرای مرگ بر اثر سانحه رانندگی را در محل وقوع جنایت بازگو کنند تا با این شگرد تخصصی از فرار ضارب جلوگیری شود.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است این گونه بود که ماجرای تصادف مرد ۵۰ ساله در خیابانهای اطراف پیچید، اما از سوی دیگر دو گروه اطلاعاتی و عملیاتی از نیروهای کلانتری، تحقیقات گسترده را برای شناسایی ضارب آغاز کردند. اولین گروه با اختیار کاملی که از مقام قضایی گرفتند به بررسی دوربینهای مداربسته پرداختند و گروه دیگری شناسایی پاتوقهای استعمال موادمخدر را در دستور کار قراردادند چرا که در همان بررسیهای مقدماتی سرنخهایی از موادمخدر صنعتی به دست آمد که حکایت از اسرار این جنایت در پاتوقهای سیاه داشت.
در حالی که تحقیقات میدانی به صبح روز جمعه کشیده شده بود، افسران دایره تجسس کلانتری شفا به تصاویری از یک دوربین مداربسته دست یافتند که درگیری دو مرد در تاریکی خیابان را نشان میداد، اما صحنه قتل در نقطه کور دوربین قرارداشت. با همین سرنخ مهم و با راهنماییهای تجربی قاضی وحید خاکشور، گروه تخصصی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد با نظارت سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) وارد عمل شدند و تحقیقات فنی گستردهای را برای شناسایی ضارب آغاز کردند.
بررسیهای تخصصی کارآگاهان که به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسرپرونده) وارد مرحله جدیدی شده بود، از تماس تلفنی مشکوک یک مرد معتاد پرده برداشت که برای پرس وجو درباره وضعیت مردی که در تاریکی شب تصادف کرده است، مشغول جمع آوری اطلاعات بود.
کارآگاهان که دیگر یقین داشتند ترفند شایعه تصادف در محل به نتیجه رسیده است بلافاصله دامنه تحقیقات را به سوی پاتوقهای سیاه گسترش دادند و در انتهای یک کوچه بن بست به پاتوقی رسیدند که چند معتاد مشغول استعمال مواد مخدر بودند.
صاحب پاتوق با دیدن تصویر «مجتبی» بی درنگ او را شناخت و گفت:او حدود ساعت ۲ بامداد پنج شنبه گذشته مقداری ضایعات برای فروش آورد و سپس به همراه یک جوان دیگر رفتند.
ادامه بررسیها بیانگر آن بود که جوان همراه «مجتبی» همان فردی است که مشغول جمع آوری اطلاعات درباره سانحه تصادف بود. طولی نکشید که کارآگاهان با بهره گیری از توان و تجهیزات نوین پلیسی، موفق شدند جوان ۴۶ ساله را که «احمد» نام دارد، شناسایی کنند و او را زیر نظر بگیرند.
آنان وقتی مطمئن شدند که تصاویر دوربین مداربسته با مشخصات «احمد» مطابقت دارد، بلافاصله او را با دستور قاضی شعبه ۲۵۸ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد زمانی دستگیر کردند که برای تعمیر موتورسیکلت خود وارد تعمیرگاهی در بولوار حرعاملی شده بود.
با انتقال این مرد ۴۶ ساله به پلیس آگاهی، بازجوییهای تخصصی شروع شد، اما او همچنان خود را بی خبر از ماجرای جنایت نشان میداد تا این که بالاخره کارآگاهان اسناد و مدارک جنایت خیابانی او را روی میز بازجویی گذاشتند و بدین ترتیب وی که حیرت زده به تصاویر دوربین بسته خیره شده بود، ناگهان اسرار این جنایت را فاش کرد که از «پاتوق سیاه» سرچشمه میگرفت.
او که معتاد به مواد مخدر صنعتی است، مدعی شد به همراه مجتبی (مقتول) ضایعات جمع آوری میکردیم و آنها را میفروختیم. آن شب برسر مقداری مواد مخدر باهم درگیر شدیم که او ابتدا ضربهای به من زد، من هم تکهای آهنی از ضایعات را برداشتم و ضرباتی به شانه و سر او زدم! سپس از ترس فرارکردم، اما چون نگران بودم از یکی از دوستانم به صورت تلفنی خواستم تا آماری از فردی بگیرد که در آن کوچه افتاده بود!
تحقیقات بیشتر برای کشف زوایای پنهان این جنایت با دستورهای ویژه مقام قضایی همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان