امام رضا (ع) و رمزِ موفقیت جامعه نویسندگان حوزه ایثار و شهادت در نمایشگاه کتاب تهران تجلیل می‌شوند از کنگره جهانی امام رضا (ع) تا جشن بزرگ امام رضایی‌ها | بیش از ۱۷۵ عنوان خدمت در دهه کرامت ۱۴۰۴ ارائه می‌شود آمادگی آستان مقدس علوی برای برگزاری باشکوه جشن‌های غدیر ورود نخستین زائران ایرانی حج تمتع به مدینه (۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴) آب زمزم زودتر از زائران به مقصد می‌رسد شبی که همه ایران، امام‌رضا(ع) بود تعداد دفاتر امانات وسایل فعال در حرم امام‌رضا(ع)، در دهه کرامت ۱۴۰۴ افزایش می‌یابد پذیرایی از زائران با مشارکت ۴۵ موکب و صدها خادمیار در چایخانه‌های حرم امام‎رضا(ع) عکسی که همیشه بوی تازگی دارد کرامت غربی واکنشی و کرامت اسلامی کنشی و تربیتی است به زندگی عطر رضوی بزنیم | در باب اشاعه فرهنگ قرآن و اهل‌بیت(ع) همه جهان علیه جنایات رژیم صهیونیستی برافروخته شده و برخاسته‌اند رئیس انجمن علمای رباط محمدی عراق: مشهد پایتخت فرهنگی امت اسلام شود آیین بزرگداشت جان‌باختگان حادثه بندر شهید رجایی، در حرم امام‌رضا(ع) برگزار شد تمدن اسلامی، مسیر نجات بشر از بحران هویت غرب است وزیر علوم در مشهد: مفهوم کرامت ذاتی، یکی از اصول بنیادین عدالت و حقوق بشر است دبیر ششمین کنگره جهانی حضرت رضا(ع): منشور حقوق بشر سازمان ملل توان توقف نسل‌کشی را ندارد نخستین کاروان حج ۱۴۰۴ عازم سرزمین وحی شد آغازبه‌کار ششمین کنگره جهانی حضرت رضا(ع) در حرم مطهر رضوی (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

برفی که بر رکوع نشست

  • کد خبر: ۳۰۷۲۴۰
  • ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۴
برفی که بر رکوع نشست
سرمای مشهد درونگرایت می‌کند، تو را به خودت بر می‌گرداند و آیینه می‌گیرد پیش رویت.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

مشهد سرمایش انگار تیغ بر استخوان می‌کشد. چاک می‌دهد روح را و آدم خداخدا می‌کند که کاش دکمه‌ای داشت جسمش که می‌زد و گرمش می‌کرد. سرمای مشهد درونگرایت می‌کند، تو را به خودت بر می‌گرداند و آیینه می‌گیرد پیش رویت.

در زمستان‌های حرم انگار آدم‌ها جور دیگری با شما گفت‌و‌گو می‌کنند، دل می‌دهند و قلوه می‌گیرند. از پشت فرش‌های آویزان که رد می‌شوی و وارد شبستان‌های منتهی به مضجع می‌شوی انگار اردیبشت شیراز است از عطر و گرمای ملیح و معطر.

زمستان‌های حرم را از مژه‌های خیس سرباز‌ها و جوراب ضخیم‌های مادر‌ها و عبا‌های کلفت و پشمی روحانی‌های حرم تقلب می‌کنم. تو کیستی که سرما و گرما نمی‌شناسی! همیشه در خانه‌ات باز است و برای همه وقت داری.

من در زمستان‌ها که خدمتتان می‌رسم یاد آن قصه‌ای می‌افتم که در یکی از سفر‌ها پدرم برایم تعریف کرد که در زمان‌های دور از امروز سیدی با خادمی صحبت کرد و اجازه خواست کنار گنبد مشرف شود و نماز شبی بخواند و تضرعی کند و خادم گفت توی این سرما و برف؟ و سید گفته بود من قرار است سرمایش را به جان بخرم تو نگران نباش! و پذیرفت. بابا می‌گفت خادم در پشت بام را باز کرد و به سید گفت که نزدیک اذان صبح می‌آیم دنبالت و در را بست و رفت.

بابا می‌گفت خادم آمد و فکرش این بود که نیم ساعت دیگر سردش می‌شود و باید گوش به زنگ باشد که سید در پشت بام یخ نزند. برای همین هوشیار ماند. بابا می‌گفت گرمای مطبوع بخاری هیزمی اتاق خادم‌ها خادم را در خواب فرو برد. بیدار که شد گفت‌ای وااای سید... بدو رفت بالا و دید که سید در رکوع است و حیرت‌آور اینکه روی پشت و کمرش در حالت رکوع یک وجب برف نشسته و سید اصلا متوجه نشده ...

زمستان حرم شما لطفی عجیب دارد و حالی غریب! من را در همه فصل‌ها دعوت کنید.

من نه نمازشب‌خوانم و نه سید و نه در حرمتان آشنایی دارم، ولی تمنا می‌کنم من را هم دریابید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->