باید تعریف دوباره‌ای از کرامت و حقوق انسانی مبتنی بر نگاه تمدنی امام رضا (ع) شکل بگیرد شعار اربعین ۱۴۰۴ توسط کشور‌های اسلامی تعیین شد ۸ هزار خودرو خارجی برای جانبازان ۵۰ درصد به بالا، در فرایند ترخیص گمرک موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس میزبان هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت می‌شود کتاب «جنگ‌نفت‌کش‌ها» روانه بازار شد | روایت فرار ۱۳ جنگنده مهاجم عراقی وزیر فرهنگ: میراث ناملموس رضوی پیونددهنده ایرانیت و اسلامیت است برنامه پروازهای ورود و خروج حجاج خراسان رضوی و خراسان شمالی ۱۴۰۴ + جدول انتشار ۴ عنوان کتاب علمی از سوی دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی مراسم گرامیداشت شهدای خدمت، هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۴، در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود نخستین کنگره بین‌المللی ۳۱۰۰ شهید امدادگر دوران دفاع مقدس و مقاومت برگزار می‌شود امام رضا (ع) و رمزِ موفقیت جامعه نویسندگان حوزه ایثار و شهادت در نمایشگاه کتاب تهران تجلیل می‌شوند از کنگره جهانی امام رضا(ع) تا جشن بزرگ امام‌رضایی‌ها | بیش از ۱۷۵ عنوان خدمت در دهه کرامت ۱۴۰۴ ارائه می‌شود + فیلم آمادگی آستان مقدس علوی برای برگزاری باشکوه جشن‌های غدیر ۱۴۰۴ ورود نخستین زائران ایرانی حج تمتع به مدینه (۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴) آب زمزم زودتر از زائران به مقصد می‌رسد شبی که همه ایران، امام‌رضا(ع) بود تعداد دفاتر امانات وسایل فعال در حرم امام‌رضا(ع)، در دهه کرامت ۱۴۰۴ افزایش می‌یابد پذیرایی از زائران با مشارکت ۴۵ موکب و صدها خادمیار در چایخانه‌های حرم امام‎رضا(ع) عکسی که همیشه بوی تازگی دارد
سرخط خبرها

برفی که بر رکوع نشست

  • کد خبر: ۳۰۷۲۴۰
  • ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۴
برفی که بر رکوع نشست
سرمای مشهد درونگرایت می‌کند، تو را به خودت بر می‌گرداند و آیینه می‌گیرد پیش رویت.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

مشهد سرمایش انگار تیغ بر استخوان می‌کشد. چاک می‌دهد روح را و آدم خداخدا می‌کند که کاش دکمه‌ای داشت جسمش که می‌زد و گرمش می‌کرد. سرمای مشهد درونگرایت می‌کند، تو را به خودت بر می‌گرداند و آیینه می‌گیرد پیش رویت.

در زمستان‌های حرم انگار آدم‌ها جور دیگری با شما گفت‌و‌گو می‌کنند، دل می‌دهند و قلوه می‌گیرند. از پشت فرش‌های آویزان که رد می‌شوی و وارد شبستان‌های منتهی به مضجع می‌شوی انگار اردیبشت شیراز است از عطر و گرمای ملیح و معطر.

زمستان‌های حرم را از مژه‌های خیس سرباز‌ها و جوراب ضخیم‌های مادر‌ها و عبا‌های کلفت و پشمی روحانی‌های حرم تقلب می‌کنم. تو کیستی که سرما و گرما نمی‌شناسی! همیشه در خانه‌ات باز است و برای همه وقت داری.

من در زمستان‌ها که خدمتتان می‌رسم یاد آن قصه‌ای می‌افتم که در یکی از سفر‌ها پدرم برایم تعریف کرد که در زمان‌های دور از امروز سیدی با خادمی صحبت کرد و اجازه خواست کنار گنبد مشرف شود و نماز شبی بخواند و تضرعی کند و خادم گفت توی این سرما و برف؟ و سید گفته بود من قرار است سرمایش را به جان بخرم تو نگران نباش! و پذیرفت. بابا می‌گفت خادم در پشت بام را باز کرد و به سید گفت که نزدیک اذان صبح می‌آیم دنبالت و در را بست و رفت.

بابا می‌گفت خادم آمد و فکرش این بود که نیم ساعت دیگر سردش می‌شود و باید گوش به زنگ باشد که سید در پشت بام یخ نزند. برای همین هوشیار ماند. بابا می‌گفت گرمای مطبوع بخاری هیزمی اتاق خادم‌ها خادم را در خواب فرو برد. بیدار که شد گفت‌ای وااای سید... بدو رفت بالا و دید که سید در رکوع است و حیرت‌آور اینکه روی پشت و کمرش در حالت رکوع یک وجب برف نشسته و سید اصلا متوجه نشده ...

زمستان حرم شما لطفی عجیب دارد و حالی غریب! من را در همه فصل‌ها دعوت کنید.

من نه نمازشب‌خوانم و نه سید و نه در حرمتان آشنایی دارم، ولی تمنا می‌کنم من را هم دریابید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->