صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

شهید رئیسی اخلاق و تقوا مسئله اولش بود

  • کد خبر: ۳۳۳۷۶۴
  • ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۹
اوایل دولتش بود، از دفترش تماس گرفتند که بیا کمک. قصه این بود که در امر رسانه و بازوی اطلاع‌رسانی دولت کنارشان باشم.
مهدی عرفاتی
نویسنده مهدی عرفاتی

اوایل دولتش بود، از دفترش تماس گرفتند که بیا کمک. قصه این بود که در امر رسانه و بازوی اطلاع‌رسانی دولت کنارشان باشم. اولش فکر کردم در حد مشورت است و تعاملی تلفنی و هر از گاهی جلسه‌ای، اما کار رسید به حکم زدن و «دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت» و این یعنی کوهی از کار و فشار و استرس. فکر هرچیزی را می‌کردم الا این را.

به سید ابراهیم رئیسی رأی داده بودم و این اعتقادم بود و فعالیت هم کرده بودم در ستادش، ولی به همان امام رضایی که حالا یک‌سال است که کنارش جا خوش کرده است، از این ماجرا کیسه‌ای ندوخته بودم و از ذهنم هم نگذشته بود فاکتوری روی میزش بگذارم و چیزی طلب کنم، به همین خاطر وقتی پیشنهاد همکاری دادند شوکه شدم. 

تأملی، مشورتی، استخاره‌ای و نهایتا یاعلی را گفتم. رسم و روال این جایگاه این بود که مبهمات را تبدیل به محکمات کنیم، شکیّات را جواب بگوییم، دستاورد‌ها را ضریب بدهیم و فعالیت‌ها را منعکس کنیم، نقد‌ها را پاسخ بدهیم و حواسمان به شبهه‌ها و تهمت‌ها و طعنه‌های توپخانه دشمنان و مخالفان داخلی و خارجی باشد.

من مکث می‌کنم و شما لطف کنید از جملهٔ «رسم و روال» به بعد را دوباره بخوانید، خواندید؟ چند سطر بیشتر نبود ولی همین چند سطر یعنی روزی صد‌ها صفحه خواندن و رصد هزاران خبرگزاری و روزنامه و کانال و شبکه داخلی و خارجی.

در چند هفته اول به یک نقشه راه رسیدیم و هدف‌گذاری‌مان روشن شد، جلسه‌ای گذاشتیم و برنامه‌هایمان را گفتیم و کار را شروع کردیم و این تازه ابتدای سختی راهمان بود.

رئیسی یک خاصیتی داشت و آن این بود که نمی‌گذاشت به دستاوردهایش ضریب بدهیم، کارهایش را بزرگ کنیم و رنگ و لعاب رسانه به آن بزنیم. ما قرار نبود مثل بعضی دولت‌ها که می‌دانم و می‌دانید گنجشک را جای قناری قالب کنیم و بنز را با موتور پراید تبلیغ کنیم! ولی «حاج‌آقا» همین را هم نمی‌پذیرفت. بحث شکایت از بعضی رسانه‌ها که می‌شد لبخند می‌زد و می‌گفت حالا یک خبرنگاری یک چیزی نوشته؛ شکایت کنیم؟ یک هفته دل زن و بچه‌اش را بلرزانیم و علاف راهرو‌های دادگاهش کنیم که چه؟ خدا بزرگ است و بینا، او ببیند و بداند الباقی‌اش اعتباریات است.

مثلا به کارخانه‌ای و شرکتی و هلدینگی می‌رفتیم و سخنرانی‌اش را ریل‌گذاری می‌کردیم که این فرمان را بروید و این جملات تیترخور را بگویید که از تویش ستون و کلیپِ تیترخور دربیاوریم و با لبخند می‌گفت: چشم! و بعد درددل یک کارگر یا یک پیمانکار را که می‌شنید، کلا مسیر برنامه عوض می‌شد.

من، مهدی عرفاتی، به یقین می‌گویم بخش زیادی از ویدئو‌هایی را که بعضی رسانه‌ها دست گرفتند و به او خندیدند و وایرال شد با شیطنت رسانه‌ای و بی‌تقوایی و تقطیع در مجازی ریختند و دل این سید را شکستند.

ابراهیم رئیسی، بی‌اشکال نبود، سیاست‌ها و راهبردهایش هم بی‌عیب و ایراد نبود؛ این را با یقین و استدلال می‌گویم؛ درست همان‌قدری که یقین دارم در حکمرانی‌اش اخلاق و تقوا مسئله اولش بود. رئیسی را پیش از اینکه نقد کنند، خراب کردند و زخم بر جانش زدند و حیرت‌آور اینکه توپخانه را طوری فعال کردند که اجازه جواب دادن به ما نمی‌دادند.

آخر‌الامر اینکه خودم هم پر از ایرادم، ولی باز یقین دارم همه آنهایی که علیه او قلم زدند و تدوین کردند و کاریکاتور کشیدند و به‌ناحق او را کاردآجین کردند با کلمه‌هایشان، قیامت سختی خواهند داشت و رویارویی با آن پیکر سوخته و یخ‌زده، سر پل صراط مواجهه‌ای دیدنی، اما تلخ خواهد بود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.