تأیید کتک خوردن معلم زرندی از پدر دانش‌آموز | پیگیری‌های قانونی و قضایی در حال انجام است شناسایی ۱۷ مورد بیمار مبتلا به تب دنگی در کشور (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) جان باختن ۵۷ کودک در غزه به دلیل سوءتغذیه رسیدن به اهداف سند تحول در نظام آموزشی نیازمند کمک فرهنگیان است افزایش چشمگیر بودجه دانشگاه فرهنگیان در دولت چهاردهم | نخبه‌ترین دانشجویان به این دانشگاه می‌آیند آموزش‌های شخصی‌سازی‌شده هوش مصنوعی، خلأ توجه فردی معلم را جبران می‌کند مشخصات کامیون‌داران مشهدی که در سانحه بندرعباس جان خود را از دست دادند + جزئیات و فیلم کتب درسی دانش‌آموزان استثنایی بدون تأخیر توزیع می‌شود ماما، مدافع خط مقدم سلامت مادر و نوزاد  راز‌های پنهان تاثیر خوراکی‌های ترش بر سلامتی وزیر آموزش و پرورش: آموزش استفاده از هوش مصنوعی از اهداف نظام آموزشی است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) | مشهد از چهارشنبه خنک می‌شود اهدای اعضای بانوی جوان مرگ مغزی مشهدی، جان ۶ بیمار را نجات داد (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) ورود ۸۵ هزار نیروی جدید به دانشگاه فرهنگیان از سال آینده | بیشترین سهم جذب معلم برای هنرستان‌ها تسویه‌حساب خانوادگی در کف خیابان در مشهد جزئیات برگزاری آزمون استخدامی ۱۴۰۴ معلمان اعلام شد + شرایط قبولی زمان پرداخت حقوق اردیبهشت‌ ۱۴۰۴ مستمری‌بگیران و بازنشستگان تأمین‌اجتماعی مشخص شد؟ | باز هم تأخیر در پرداخت حقوق طرح سازمان پژوهش برای ساماندهی برنامه‌های درسی تصویب شد مقررات ثبت‌نام دانش‌آموزان در سال تحصیلی ۱۴۰۵-۱۴۰۴ به‌زودی اعلام می‌شود تکلیف کنکوری‌های مشکوک به تقلب چه شد؟ | تا کنون چندین کمیته تخصصی برگزار شده است ممنوعیت حمل آب زمزم برای زائران حج ۱۴۰۴ ۷۰ درصد کیسه‌های خون فیلتردار شده‌اند آغاز فرایند توزیع واکسن پنج‌گانه ایرانی در کشور از امروز (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) رگبار و رعدوبرق در شمال غرب و گردوخاک در جنوب و تهران و البرز (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) روغن گل مغربی چه فوایدی دارد؟ باور‌های غلط درباره ویتامین‌ها و مکمل‌ها ارتباط بی‌اختیاری ادرار در زنان با خطر بیماری قلبی سه عادت مضر برای سلامت در دهه چهارم زندگی جزئیات و نحوه دریافت وام ۵۰ میلیون تومانی بازنشستگان و مستمری‌بگیران تأمین‌اجتماعی + شرایط و مدارک لازم خراسان رضوی، رتبه دوم جرائم سایبری در کشور | پیگیری‌های پلیس فتا برای دستگیری ادمین یک کانال تلگرامی هتاک ادامه دارد
سرخط خبرها

دو زانو در محضر بچه و کرونا

  • کد خبر: ۶۱۸۶۶
  • ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۵۷
دو زانو در محضر بچه و کرونا
فاطمه ستوده - مترجم و ویراستار
بچه موقع خواب از همسرم پرسید: «بابا می‌شه فردا نری سرکار؟» همسرم گفت باید برود و نمی‌تواند بماند خانه. بچه دوباره پرسید: «بمون خونه. از دور کار کن. نمی‌شه؟ خب از متوسط کار کن اصلا. مثل مامان. ببین مامان از دور کار می‌کنه چقدر خوبه. این‌جوری خیلی خوش می‌گذره.»
 
برای بچه چهارسال‌ونیمه‌ای که یک سال تمام خانه‌نشین شده است، شاید دانستن مفاهیم دورکاری، هوم‌اسکول، کلاس‌های آنلاین، وویس‌های کاری و جلسه‌های گوگل‌میت کمی زود بود، اما همه‌گیری جهانی کرونا پدر همه مان را درآورد. من مادری تمام‌وقتم، اما هزارویک وعده کوچک و بزرگ به این و آن داده‌ام. شاغلم، اما به چشم بچه‌ام هم گاهی شغلم چندان شغل محسوب نمی‌شود. از اول اسفند‌ماه که من و بچه خانه‌نشین شدیم، من هم کتاب جدیدم را دست گرفتم. بچه هم دیگر مهد نمی‌رفت و پروژه‌های از راه دور مهدکودک و کلاس‌های آنلاینش شروع شد. باید کاردستی می‌ساخت، رنگ می‌کرد، برش می‌زد و می‌دوخت و می‌فرستاد برای معلم‌هایش. من پای لپ‌تاپ بودم و یک کلمه می‌خواندم و تا می‌آمدم دستی به سروگوش واژه بکشم، بچه می‌گفت: «مامان اینو ببین!» گوشه چشمم به بچه بود و حواسم به کار. تا دستم گرم می‌شد باز صدا می‌آمد: «مامان این قیچی خوب نمی‌بُره!» دست دراز می‌کردم و کمکش می‌کردم و سرم داخل فایل ورد بود. با لب‌ولوچه ورچیده می‌گفت: «مامان چسبش چرا این‌طوری شد؟» روز‌های اول حرص می‌خوردم. حرص که نه، گوشت تنم می‌ریخت. برای کتاب باید با آدم‌های زیادی حرف می‌زدم. باید برایشان فایل صوتی می‌فرستادم و مجموعه را پیش می‌بردم. تا گوشی را روشن می‌کردم، بچه با چشم‌هایی که از شیطنت برق می‌زد می‌رسید. می‌گفت: «منم یه وویس بفرستم برای دوستت؟» اشاره می‌کردم نه و سروته صحبتم را هم می‌آوردم و پشت‌بندش می‌گفتم: «دوستم نبود مامان. یه آدم غریبه بود.» بچه متعجبانه می‌گفت: «اگه غریبه بود چرا باهاش حرف می‌زدی پس؟» می‌نالیدم: «برای کتاب جدیده بود پسرم.» بحث یک روز و ۲ روز و یکی‌دو بار نبود. کرونا خیمه زده بود روی لحظه‌لحظه‌هایمان. کم‌کم رنگ و‌روی زندگی‌مان عوض شد. کرونا می‌تازید و من مادری بودم که باید با کلمه‌ها در فایل‌هایش سروکله می‌زد و بیشتر از همیشه مواظب کلمه‌های روزانه‌اش می‌بود. بچه می‌گفت: «قربانی یعنی چی؟ وقتی می‌گن ممکنه قربانی خاموش کرونا باشیم معنی‌ش چیه؟» بی‌هوا از آگهی‌های تلویزیونی شنیده بود و من برایش دانای کل بودم. ترس‌هایش برگشته بود و دوست داشت چند ساعت روی پایم بنشیند و کارتون ببیند. روی پایم بنشیند و کتابش را ورق بزند. روی پایم بنشیند و لگو بسازد. روی یک زانویم بچه می‌نشست و لپ‌تاپ روی زانوی دیگرم باز بود. به همسرم می‌گفتم: «باید بهم سختی کار تعلق بگیره به خدا. کی می‌دونه من چطوری توی خونه کار می‌کنم؟»
 
به بچه خوش می‌گذشت. خوش می‌گذرد. یک سال از آمدن این ویروس عجیب‌وغریب گذشته و راستش به اندازه مو‌های سرم هفت‌جدش را نفرین کرده‌ام. مدتی پیش بچه ساده‌دلانه می‌گفت: «می‌دونی مامان، به‌نظرم آدما خیلی کار بدی کردن خفاش خوردن. مگه نه؟» گفتم: «اوهوم. احتمالا.» گفت: «نه. کامل بگو برام.» گفتم: «خب آخه دقیق نمی‌دونم.» بچه غرید: «نمی‌شه که. تو باید همه همه چیزای دنیا رو بدونی.» در این یک سال من مادر تمام‌وقت بچه‌ای بودم که روزی سه‌هزار و هفتصد سؤال داشت. مربی ورزش بودم و صبح‌ها با موسیقی باهاش ورزش می‌کردم. معلم علوم و ریاضی و کاردستی و کتاب‌خوانی بودم. به خانه این و آن نمی‌رفتیم و در بازی‌هایمان نقش عمه و دایی و عمو را بازی می‌کردم. مدام باید می‌خندیدم و می‌شنیدم: «مامان فاطمه تو نباید اصلا عصبانی بشی.» شغلی داشتم که بابتش حقوق ثابت ماهانه نمی‌گرفتم، ولی در روز بیشتر از ۱۰ ساعت برایش کار می‌کردم. نویسنده و ویراستاری بودم که با پیشنهاد هر کار جدید اول حساب‌وکتاب می‌کردم فایل ورد چند کلمه است؟ ماکت کتاب چند صفحه است؟ پرینت‌های آن یکی مجموعه چقدرند؟ سنگین‌اند؟ من فکر زانوهایم بودم. یک زانویم مال پسری بود که من دانای کلش بودم و زانوی دیگرم زیر سنگینی لپ‌تاپ مانده بود. /
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->