به گزارش شهرآرانیوز، در چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ که با تمرکز بر روایتهای خلاقانه در مدتزمان صد ثانیه برگزار شد، سه فیلمساز از مشهد توانستند با آثار خود بدرخشند و جوایزی در بخشهای مختلف این جشنواره ملی کسب کنند؛ اتفاقی که نشان از بالندگی جریان فیلمسازی کوتاه در مشهد دارد.
سجاد انتظاری با اشاره به فیلم پیامبر توضیح میدهد: «پیامبر» روایتگر لحظههایی است که نیروهای بنیاد شهید مأمور میشدند تا خبر شهادت فرزندان این سرزمین را به خانوادههایشان برسانند؛ لحظاتی آکنده از درد، وظیفه و مسئولیتی سنگین.
انتظاری اضافه میکند: با الهام از روایتهای واقعی این مأموریتها، تلاش کردند در قالبی کوتاه و تأثیرگذار، مخاطب را با بار عاطفی این موقعیت مواجه کند.
امیر روئینی، دیگر فیلمساز مشهدی و از اعضای فعال باشگاه رویش، با فیلم «مشق هر روز» که برگرفته از تجربهای شخصی درباره کودکی در انتظار والدینش بود، توانست دیپلم افتخار بخش داستانی ملی را از آن خود کند. روئینی با روایت ساده، اما انسانی خود، توانست نگاهها را بهسوی روانشناسی کودک و مفهوم اضطراب ناشی از تأخیر در زندگی روزمره جلب کند.
این فیلمساز درباره شکلگیری ایده این اثر میگوید: ایده این فیلم از تجربه شخصی من و دخترم در مسیر رفتوآمد به مهدکودک شکل گرفت. دخترم دوستی داشت که والدینش همیشه دیرتر از ما میآمدند دنبالش و او اصرار میکرد که منتظر بمانیم تا دوستش تنها نماند. همین صحنهها ذهن مرا درگیر کرد که آن کودکِ تنها در آن دقایق چه احساسی را تجربه میکند.
او اضافه میکند: وقتی وارد دنیای کودکان میشوی، متوجه میشوی که نبود درک کامل از زمان و منطق، ممکن است باعث شکلگیری نگرانیهای بزرگ در ذهنشان شود. آنها نمیدانند «نیمساعت دیگر» یعنی چه؛ فقط فکر میکنند الان میآیند، حالا میرسند. این بیصبری و ناآگاهی از گذر زمان، ذهنشان را به سمتوسوی نگرانکنندهای میبرد.
کارگردان «مشق هر روز» ادامه میدهد: در ابتدا ایده را با محوریت کودک پیشدبستانی دنبال میکردم، اما بعد به این نتیجه رسیدم که در آن سن هنوز درک آگاهانهای از فداکاری وجود ندارد. به همین دلیل قصه را به سنی بالاتر، یعنی کلاس اول دبستان بردم؛ جایی که کودک میتواند نسبت به عمل خود تا حدی آگاه باشد.
او با تأکید بر اهمیت ثبات در زندگی کودکان میکند: بزرگترین دغدغه کودکان، حفظ روال زندگیشان است. هر تغییری در این روند، برای آنها نشانهای از ناامنی است. وقتی والدین دیر میآیند، ذهن کودک پر از سناریوهای ترسناک میشود که شاید تصادف کردهاند، شاید دیگر نیایند. این فشار روانی و استرس زیادی به کودک وارد میکند.
یکی از فیلمسازان حاضر در جشنواره فیلم ۱۰۰ درباره کیفیت آثار امسال توضیح داد: به نظرم نسبت به سال گذشته، فیلمهای کوتاه داستانی امسال بسیار سروشکلدارتر بودند و در مجموع کیفیت بهتری داشتند. این تغییر بهنوعی نشاندهنده بازنگری در سیاستگذاریهای جشنواره است.
او با یادآوری تجربه حضور خود در دوره قبلی جشنواره ادامه میدهد: سال گذشته فیلم کوتاهی داشتم که بهطور غیرمنتظرهای در بخش غیررقابتی قرار گرفت. این موضوع برایم عجیب بود، زیرا وقتی فیلمهای بخش رقابتی را دیدم، با خودم فکر کردم بر اساس چه معیاری فیلم من در بخش غیررقابتی قرار گرفته، در حالیکه برخی آثار حاضر در بخش رقابتی نه قصه داشتند، نه دکوپاژ، نه بازی درست، و بیشتر شبیه یک تیزر اخلاقی بودند.
روئینی تأکید میکند: نبود ساختار دراماتیک در برخی آثار بخش رقابتی سال گذشته برایم آزاردهنده بود و این تصمیم جشنواره باعث شد احساس آزردگی داشته باشم. خوشبختانه به نظر میرسد امسال سیاستها تغییر کرده و آثاری با عمق بیشتر و فرم مناسبتر فرصت دیدهشدن یافتهاند.
حمید ملیحی نیز هرچند بهصورت مستقل در جشنواره شرکت کرده، اما عضو رسمی باشگاه رویش است، بهعنوان یکی دیگر از فیلمسازان مشهدی با سابقه فعالیت حرفهای در حوزه تدوین و جلوههای ویژه، با فیلم «چشم چشم دو ابرو» موفق شد تندیس بهترین فیلم داستانی ملی را دریافت کند.
این فیلمساز و فعال حوزه تدوین و جلوههای ویژه، با نخستین اثر صدثانیهای خود در چهاردهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ حضور یافت. هرچند این فیلم نخستین تجربه او در عرصه فیلمسازی نیست، اما نخستینباری است که بهصورت حرفهای و رقابتی اثری از او وارد جشنوارهای ملی شده است.
ملیحی که بیش از ده سال سابقه فعالیت در زمینه جلوههای ویژه، تدوین و طراحی بصری دارد، با ما درباره مسیر ورودش به عرصه فیلمسازی میگوید: این فیلم اولین تجربه من در فیلمسازی نیست. پیش از این پنج یا شش فیلم ساخته بودم، اما بیشتر جنبه تمرینی و تجربی داشتند. این نخستین فیلمی است که با نگاهی جدی آن را به جشنواره ارائه کردم.
او با اشاره به سابقهاش در تدوین و جلوههای ویژه بیان میکند: تدوین تمرکز اصلی من نبوده، اما بهواسطه فعالیت در حوزه جلوههای ویژه، بیشتر در این شاخه ماندم. تجربههای مختلفی از تصویربرداری و عکاسی تا طراحی صدا داشتهام، اما در نهایت تدوین و جلوهها برایم جذابتر بود و کمک زیادی به درک سینما و رشد در مسیر کارگردانی کرد.
این فیلمساز با اشاره به فضای جشنواره فیلم ۱۰۰ و آثار حاضر در آن توضیح میدهد: رقابت امسال بسیار خوب بود. من با بچههای باشگاه فیلم همکاری داشتم که آثار زیادی داشتند. شش اثر از این باشگاه پذیرفته شد و دو فیلم نیز موفق به کسب جایزه شدند. بهطور کلی تنوع آثار از سطح ضعیف تا بسیار قوی در جشنواره دیده میشد.
موضوع فیلم ملیحی، داستانی انسانی با محوریت یک مادر و فرزند است. او درباره مضمون فیلمش بیان میکند: داستان در یک شب زمستانی اتفاق میافتد؛ جایی که مادر و کودک بهتنهایی در مسیر هستند و خبری از پدر دریافت شده. کودک ناآرام است و مادر برای آرامکردن او، شعر کودکانه "چشم چشم دو ابرو" را میخواند و با بخار شیشه ماشین تصویری برایش میکشد. داستانی ساده، اما احساسی که به لایههایی از فقدان و امید نیز اشاره دارد.