محفل قرآنی «دختران رضوی» ویژه دهه کرامت در حرم رضوی برگزار شد درس‌هایی از نهج البلاغه | صلاح مردم شاهچراغ، امین ولایت | جلوه‌هایی از حیات بابرکت حضرت احمدبن‌موسی (ع) قائم‌مقام تولیت آستان قدس رضوی: پیوند تعلیم و تربیت با فرهنگ رضوی مستحکم است «امیرالمومنین (ع)، معیار زندگی و الگوی حکمرانی» شعار دهه ولایت و امامت ۱۴۰۴ انتقال موزه ملی قرآن به سعدآباد عکس‌های باکیفیت از حرم امام‌رضا(ع) اجرای مراسم سنتی «طبق دسترخوان» زائران اردوزبان در حرم امام‌رضا (ع) به‌مناسبت دهه کرامت ۱۴۰۴ آغاز دریافت حضوری ارز ویژه حج از امروز (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) درباره فضایل نماز یکشنبه ماه ذی‌القعده رونمایی از آلبوم «شاه خراسان» در مشهد (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) آموزش قرآن به روش مهدالرضا(ع)، از سنین پایین در کشور توسعه می‌یابد جلوه‌ای زیبا از عشق به قرآن | اجتماع ۵ هزار نوگل قرآنی در صحن پیامبراعظم(ص) حرم مطهر رضوی + ویدئو اعلام ویژه‌برنامه‌های گرامیداشت سالروز شهادت خادم‌ جمهور | سردار سلامی، سخنران آیین بزرگداشت شهدای خدمت در مشهد تشرف ۱۰۰۰ زائر سالمند و معلول مشهدی به حرم امام‌رضا(ع) در قالب طرح «معین‌الضعفا»، طی دهه کرامت ۱۴۰۴ جشن خانوادگی «ایرانِ امام‌رضا(ع)» هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ در مشهد برگزار می‌شود انتشار فراخوان پویش ملی شعر «ایرانِ امام‌رضا(ع)»
سرخط خبرها

شمال خراسان به رنگ ارغوان

  • کد خبر: ۳۰۰۴۵۰
  • ۲۷ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۰
شمال خراسان به رنگ ارغوان
این روز‌ها از مشهد که می‌زنی به دل جاده و مسافر می‌شوی به سوی شمال خراسان بزرگ، بعد از قوچان وسعتی به رنگ ارغوان در مزارع حاشیه‌ای جاده دلبری می‌کند.
ضحی زردکانلو
نویسنده ضحی زردکانلو

این روز‌ها از مشهد که می‌زنی به دل جاده و مسافر می‌شوی به سوی شمال خراسان بزرگ، بعد از قوچان همان شهر سرخ‌دستاران، شهر موسیقی و نرسیده به فاروج شهر پسته و بادام، وسعتی به رنگ ارغوان در مزارع حاشیه‌ای جاده دلبری می‌کند. طلای سرخ، فرش گسترانده برای میزبانی. اینجا محل توقف بسیاری از مسافران است برای تماشای زیبایی، گرفتن عکس یادگاری و نوشیدن نسکافه و چایی.

همه حواسشان هست که گلبرگی زخمی نشود و تفاله چایی به زمین نریزد. تعدادی همانجا معامله‌شان می‌شود و زعفران بدون واسطه دلالان می‌خرند. یکی مثل من هم که توقف می‌کند برای تماشا و عکسش را می‌گیرد، وقت رفتن، زن کشاورزی سد راه می‌شود. گلی زعفرانی از سبدش سوا می‌کند و می‌گذارد کف دستم: «بذار گوشه شالت، دوباره عکس بگیر، زعفرونشم بریز تو فلاسکتون تا مشهد چای زعفرون بخور»

مشهد را که می‌گوید، صدایش منقطع می‌شود، انگار کلمه مشهد بین حرف‌هایش مثل گل زعفرانی است در جمله‌بندی جاده: «سلام منو به امام رضا برسون بگو صدیقه روسیاهه دلش لک‌زده برای زیارت»

گذر گوشه‌های روسری‌اش می‌افتد به گوشه‌های چشم‌هایش... تشکر می‌کنم با لبخندی به پهنای صورت: «چشم. دارم میرم بجنورد، اما شب دوباره برمی‌گردم مشهد.»

توی گوشی‌ام اسمش را می‌نویسم (تا با مسبوق به سابقه بودن کم‌حافظگی، خلف وعده نکرده باشم): «قول میدم خیلی زود برم حرم و ویژه دعا کنم براتون...» و بعد برق تیله‌ای چشم‌هایش را دیدم وقتی لب‌هایش را با گِره روسری‌اش پنهان می‌کرد و صدای خنده ارغوانی‌اش را بدرقه راهم. انگار خودش را تجسم کرده بود وسط روضه منوره.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->