هم‌نویسی رضوی، جلوه‌ای از ارادت هنرمندانه در دهه کرامت + ویدئو رئیس سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی: تا هفتمین کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، حداقل ۵۰ نشست در داخل و خارج از کشور برگزار خواهیم کرد تولیت آستان قدس رضوی: جهان معاصر بیش از هر زمان نیازمند رجعت به اندیشه‌های ناب است+ویدئو قصه ۶ خادم حرم امام رضا(ع) که ماندگار شدند باید تعریف دوباره‌ای از کرامت و حقوق انسانی مبتنی بر نگاه تمدنی امام رضا(ع) شکل بگیرد شعار اربعین ۱۴۰۴ توسط کشور‌های اسلامی تعیین شد ۸ هزار خودرو خارجی برای جانبازان ۵۰ درصد به بالا، در فرایند ترخیص گمرک موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس میزبان هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت می‌شود کتاب «جنگ‌نفت‌کش‌ها» روانه بازار شد | روایت فرار ۱۳ جنگنده مهاجم عراقی وزیر فرهنگ: میراث ناملموس رضوی پیونددهنده ایرانیت و اسلامیت است برنامه پروازهای ورود و خروج حجاج خراسان رضوی و خراسان شمالی ۱۴۰۴ + جدول انتشار ۴ عنوان کتاب علمی از سوی دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی مراسم گرامیداشت شهدای خدمت، هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۴، در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود نخستین کنگره بین‌المللی ۳۱۰۰ شهید امدادگر دوران دفاع مقدس و مقاومت برگزار می‌شود امام رضا (ع) و رمزِ موفقیت جامعه نویسندگان حوزه ایثار و شهادت در نمایشگاه کتاب تهران تجلیل می‌شوند از کنگره جهانی امام رضا(ع) تا جشن بزرگ امام‌رضایی‌ها | بیش از ۱۷۵ عنوان خدمت در دهه کرامت ۱۴۰۴ ارائه می‌شود + فیلم آمادگی آستان مقدس علوی برای برگزاری باشکوه جشن‌های غدیر ۱۴۰۴ ورود نخستین زائران ایرانی حج تمتع به مدینه (۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴) آب زمزم زودتر از زائران به مقصد می‌رسد
سرخط خبرها

گلستانی امن‌تر از آسمان

  • کد خبر: ۲۴۵۰۹۲
  • ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۶
گلستانی امن‌تر از آسمان
کبوتر سفیدی بین آدم‌هایی که روی قالی‌ها نشسته بودند، آهسته قدم می‌زد. کسی کاری به کارش نداشت. انگار که هیچ ترسی از گرفتارشدن در دلش نبود. شاید این گلستان را امن‌تر از آسمان می‌دید.

کار هنوز تمام نشده بود. کناری ایستاد و عرقی را که روی پیشانی اش نشسته بود، پاک کرد. نگاهش را انداخت روی نقش ونگار قالی ها. انگار که میان گلستان ایستاده بود؛ گلستانی از نور و رنگ و سایه. پرتو نور از لابه لای ابرها، روی قالی‌های پهن شده بر زمین می‌افتاد و بازی نور و سایه به رنگ‌ها جلوه‌ای تازه‌ می‌بخشید. کیف می‌کرد. بچه‌هایی را می‌دید که کمی دورتر، روی قالی‌ها دنبال هم می‌دوند و بازیگوشی می‌کنند. زن و شوهر جوانی را تماشا می‌کرد که رحلی را گذاشته اند وسط یک قالی و هر دو سر به روی آن خم کرده اند و قرآن می‌خوانند.

کمی آن طرف‌تر پیرزنی را دید که خسته از یک پیاده روی طولانی، روی یک قالی نشسته است و تسبیحش را می‌چرخانَد. یاد حرف حاج آقاموسوی افتاد که می‌گفت: آدم توی دشت ودمن که می‌ره باید حواسش باشه که پاشو روی شاخ وبرگ گل‌ها نذاره، اما گل‌هایی که روی این قالی هاست، فقط زیر پای زائران حرم جون می‌گیرن و زنده می‌شن. خودتم دیدی که وقتی میّتی رو می‌آرن توی حرم، گردوغبار همین قالی‌ها رو روی کفنش می‌تکونن. همون گردوغباری که از پای زائران حرم روی این گل‌ها نشسته و متبرکشون کرده.

دوباره به دوروبرش نگاه کرد. کبوتر سفیدی بین آدم‌هایی که روی قالی‌ها نشسته بودند، آهسته قدم می‌زد. کسی کاری به کارش نداشت. انگار که هیچ ترسی از گرفتارشدن در دلش نبود. شاید این گلستان را امن‌تر از آسمان می‌دید. شاید این زمین را آشناتر از آن بالا‌ها می‌شناخت. شاید امن‌ترین جای دنیا را همین جا می‌دانست.

یاد حرف‌های مادرش، بی بی سکینه، افتاد که هروقت دلش می‌گرفت، می‌گفت: دلُم مِخه ننه جان بُرُم یَک گوشه صحن حرم امام رضاجانُم، رو یَکی از همو قالیاش بیشینُم دیگه از جامم بُلَن نُرُم، همو یَک تیکه جا رِ با دنیا عوض نُمُکُنُم. دو رکَت نِماز زیارت که آدم اونجِه مُخوانه، دلش سُبُک مِرِه، هرچی قیل وقاله توی‌ای عالم، از یادش مِرِه. دِگه چی مِخِه آدم از خدا ننه جان؟!

آخرین قالی را که روی زمین انداخت و آن را پهن کرد، بلند شد ایستاد و نفسی تازه کرد. گلستانی از قالی‌های پهن شده، زیر پا‌های زائران می‌درخشید. دل تنگ شد. مُهری برداشت و روی همان قالی آخر ایستاد. هنوز تا نماز جماعت وقت باقی بود و صحن شلوغ نشده بود. بغضش را فروخورد و زیر لب آهسته زمزمه کرد: دو رکعت نماز زیارت می‌خوانم به نیابت مرحوم مادرم، قربة الی ا... 

عکس: سیدحمید هاشمی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->