آغاز دیدار رسمی وزیران خارجه ایران و پاکستان (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) ترامپ دستور بازگشایی مخوف‌ترین زندان تاریخی آمریکا را صادر کرد سیاست‌مدار صهیونیست: طرح جدید، حکم مرگ نظامیان اسرائیلی است آغاز نشست خبری سخنگوی وزارت خارجه | برای ادامه گفت‌وگوهای غیرمستقیم منتظر نظر عمان هستیم در حمله جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به شمال غزه، تعدادی فلسطینی شهید و زخمی شدند (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) تشرف پزشکیان به حرم حضرت معصومه(س) (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) + فیلم تحلیلگر جهان عرب: حمله یمن به فرودگاه بن‌گوریون نقطه عطفی در تاریخ درگیری اعراب و اسرائیل است چرا اتحادیه اروپا نمی‌تواند روابط گازی با روسیه را کاملاً قطع کند؟ یک منبع آگاه در یمن: معادلات جدیدی را تحمیل خواهیم کرد قالیباف: یکی از رنج‌های ما در وزارت آموزش‌وپرورش تغییر مدیریت بود | ورود معلمان به دانشگاه نظام‌مند شود رد طرح رژیم صهیونیستی برای انتقال کمک به غزه توسط سازمان ملل رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران: مراسم بزرگداشت شهدای خدمت از ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار می‌شود وندی شرمن: امتیازاتی که ترامپ می‌تواند به ایران بدهد در دوران ما ممکن نبود ادامه تنش‌ها با هند | پاکستان خواستار برگزاری مشورت‌های محرمانه شورای امنیت سازمان ملل پزشکیان وارد قم شد (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) بیانیه وزارت امور خارجه در خصوص اتهام‌زنی علیه ایران در رابطه با یمن عراقچی خواهان کاهش تنش‌ها میان هند و پاکستان شد+ویدئو حملات هوایی جنگنده‌های آمریکایی به غرب یمن (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) حمله موشکی یمن به سرزمین‌های اشغالی و خشم صهیونیست‌ها (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) عراقچی وارد اسلام‌آباد شد (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) واکنش وزیر دفاع به تهدید آمریکا: اگر به جمهوری اسلامی ایران حمله شود، باقدرت پاسخ خواهیم داد + ویدئو (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) رونمایی از موشک بالستیک قاسم بصیر اهتمام دولت برای ارتقای کمی و کیفی جامعه فرهنگیان ویتکاف مسئول مذاکره با ایران باقی می‌ماند اوکراین کارخانه تجهیزات نظامی روسیه در بریانسک را هدف حمله قرار داد کشف بمب دست‌ساز در یک بزرگراه در مناطق اشغالی فلسطین + ویدئو آمار نهایی جان‌باختگان حادثه بندر شهید رجایی اعلام شد (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

روزگار مسعود شروع شد...

  • کد خبر: ۲۴۱۶۷۹
  • ۰۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۶
روزگار مسعود شروع شد...
روایت شهرآرا از مراسم تنفیذ نهمین رئیس جمهور ایران و آنچه در حسینیه امام خمینی (ره) گذشت.
حامد عسکری
خبرنگار حامد عسکری

دیروز صبح کاسب‌های صنف لوازم خانگی خیابان جمهوری که کرکره دادند بالا و اسپند دود کردند و الهی به امید تو گفتند، متوجه شدند حال و هوای اطراف خیابان فلسطین جنوبی حال و هوای همیشگی نیست، تعداد ماشین‌های پلیس و آمبولانس‌ها و یگان ویژه خبر از یک رویداد می‌داد و آن مراسم تنفیذ رئیس جمهور پزشکیان بود.

غروب روز شنبه که پیک زنگ خانه را زد و گفت یک پاکت دارید، توی آسانسور با زیر صدای موسیقی متن پیانوی بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد به این فکر می‌کردم که حتما دوباره ناشری لطف داشته و تازه‌های نشرش را فرستاده یا یکی از مجلات مشترک شده شماره جدیدش را آورده است. ولی وقتی پایین رسیدم و پاکت را گرفتم و دیدم به مراسم تنفیذ دعوت شده ام لبخند زدم، لبخند زدم و از شما چه پنهان بشکنی هم زدم که‌ای وا... می‌روی می‌بینی می‌نویسی. 

خیلی توی انتخاب لباس وسواسی ندارم و در محرم دیگر کلا کمد لباسم را ورق نمی‌زنم، یک پیراهن مشکی ساده یک شلوار رسمی، یکی دو پاف عطر آمواج پرپس و خلاص. فلسطین جنوبی را پایین رفتم و پاسدار‌های بیت چندتایی شناختند و حال و احوال شدیم و بعدش هم طبق وظیفه شان بازرسی شدیم و وارد حسینیه، پذیرایی خیلی ساده بود، دور از جان جمع و اهالی حسینیه و شما مخاطب عزیز این ستون، خیلی ساده‌تر از یک مراسم ختم در یک مسجد معمولی در تهران، پذیرایی کیک یزدی بود با آب میوه پاکتی و آب معدنی. همین. 

مراسم با قرائت قرآن آغاز شد و بعدش آقای وزیر کشور گزارشی داد و از روند انتخابات و از خیلی‌ها تشکر کرد، از رئیسی شهید یاد کرد، از نظامی‌ها و انتظامی‌ها و امنیتی‌های عزیز تشکر کرد و بعد تعداد آرای آقای پزشکیان را خواند و گفت ایشان را مردم برای ریاست جمهوری انتخاب کرده اند، بعدش آقای محمدی گلپایگانی آمد و حکم تنفیذ را قرائت کرد و بعد دکتر مخبر به دست رهبری داد و ایشان هم حکم امضا شده را به رئیس جمهور پزشکیان دادند. بعدش نوبت آقای رئیس جمهور شد، میکروفون جلویش گذاشتند استندی هم برای گذاشتن کاغذ‌های نطقش. 

اوایل از روی کاغذ خواند و با مولانا شروع کرد و یک جایی هم از امام خمینی (ره) یاد کرد، آقا مسعود وسط حرف‌های روی کاغذش یکهو حس کرد خیلی به جانش نمی‌چسبد از رو خواندن و شروع کرد بداهه سخن گفتن، چند عبارت از نهج البلاغه خواند و از مردم حرف زد و انصافا هم دل نشین و ساده صحبت کرد، به رهبری و حضار و مردم قول داد تمام توانش را به کار گیرد تا گره گشایی کند، گفت از قبیله گرایی بیزار است و از فامیل بازی بدش می‌آید. 

رئیس جمهور مسعود گفت خدمتگزار مردم است و برای وفاق ملی آمده است و برای رسیدن به این وفاق دست یاری به سمت مردم و همه آحاد و رهبری هم دراز کرده و پذیرای کمک است. بعدش نوبت حرف‌های رهبری شد. ایشان مثل همیشه آرام، شمرده دسته بندی شده و منظم حرف زدند، از دموکراسی در ایران گفتند و مشروطه.

 

 از تلاشی که شد و خون‌هایی که ریخته شد و قلدربازی‌های رضا میرپنج خرابش کرد و بعدش هم پسرش محمدرضا خراب ترش. در بخش بعدی حرف هایشان از توصیه‌ها گفتند و انصافا هم پیشنهاد‌های اجرایی و عملیاتی خوبی بودند. در آخر هم از غزه حرف زدند و محکوم کردند باند قاتل خون خوار و جنایتکاری به نام اسرائیل را که کسانی را بمباران می‌کند که حتی یک گلوله در عمرشان شلیک نکرده اند. حرف هایشان تمام شد، حسینیه با تکبیر بدرقه کرد پدر ایران را. بعدش بازار مصاحبه‌ها و عکس‌ها و دیده بوسی‌ها داغ شد.

از حسینیه بیرون زدم، از هوا آتش می‌بارید. حس بلالی را داشتم روی یک استانبولی زغال. وارد اولین آب میوه فروشی شدم. یک شربت مخلوط آبلیمو و خاکشیر سفارش دادم، دومی سومی. بعد نشستم همانجا این یادداشت را توی گوشی نوشتم. گوشی ام داغ کرده. این مطلب را ارسال می‌کنم برای روزنامه و می‌گذارمش توی کیفم کنار آب معدنی یخ زده کمی حال بیاید. ما از امروز رئیس جمهور داریم، خوشا ما. خوشا ایران.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->