باید تعریف دوباره‌ای از کرامت و حقوق انسانی مبتنی بر نگاه تمدنی امام رضا (ع) شکل بگیرد شعار اربعین ۱۴۰۴ توسط کشور‌های اسلامی تعیین شد ۸ هزار خودرو خارجی برای جانبازان ۵۰ درصد به بالا، در فرایند ترخیص گمرک موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس میزبان هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت می‌شود کتاب «جنگ‌نفت‌کش‌ها» روانه بازار شد | روایت فرار ۱۳ جنگنده مهاجم عراقی وزیر فرهنگ: میراث ناملموس رضوی پیونددهنده ایرانیت و اسلامیت است برنامه پروازهای ورود و خروج حجاج خراسان رضوی و خراسان شمالی ۱۴۰۴ + جدول انتشار ۴ عنوان کتاب علمی از سوی دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی مراسم گرامیداشت شهدای خدمت، هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۴، در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود نخستین کنگره بین‌المللی ۳۱۰۰ شهید امدادگر دوران دفاع مقدس و مقاومت برگزار می‌شود امام رضا (ع) و رمزِ موفقیت جامعه نویسندگان حوزه ایثار و شهادت در نمایشگاه کتاب تهران تجلیل می‌شوند از کنگره جهانی امام رضا(ع) تا جشن بزرگ امام‌رضایی‌ها | بیش از ۱۷۵ عنوان خدمت در دهه کرامت ۱۴۰۴ ارائه می‌شود + فیلم آمادگی آستان مقدس علوی برای برگزاری باشکوه جشن‌های غدیر ۱۴۰۴ ورود نخستین زائران ایرانی حج تمتع به مدینه (۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴) آب زمزم زودتر از زائران به مقصد می‌رسد شبی که همه ایران، امام‌رضا(ع) بود تعداد دفاتر امانات وسایل فعال در حرم امام‌رضا(ع)، در دهه کرامت ۱۴۰۴ افزایش می‌یابد پذیرایی از زائران با مشارکت ۴۵ موکب و صدها خادمیار در چایخانه‌های حرم امام‎رضا(ع) عکسی که همیشه بوی تازگی دارد
سرخط خبرها

نذر شفای مادر

  • کد خبر: ۱۶۰۶۶۶
  • ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۳
نذر شفای مادر
من با عباس در کابل آشنا شده بودم. چندباری خانه شان رفته بودم و مادرش هر وقت من را می‌دید می‌گفت: «خانه که زنگ زدی، به مادرجانت بگو، حرم که رفت سلام ما را به آقا برساند.»

زنگ زد که ویزای ایران گرفتم و سه شنبه با پرواز کابل- مشهد می‌آیم زیارت تا «زوار» * شوم. صدایش هیجان عجیبی داشت. از آن هیجان‌هایی که همیشه یاد آدم می‌ماند. من با عباس در کابل آشنا شده بودم. چندباری خانه شان رفته بودم و مادرش هر وقت من را می‌دید می‌گفت: «خانه که زنگ زدی، به مادرجانت بگو، حرم که رفت سلام ما را به آقا برساند.»

عباس داشت می‌آمد مشهد که برای سلامتی مادر بیمارش در حرم آقا دعا کند. سه شنبه از راه رسید. من طبق زمان بندی سایت فرودگاه شهید هاشمی نژاد رفتم فرودگاه و پرواز کابل- مشهد سر ساعت نشست. کمی بعد عباس با لباس‌های افغانستانی از گیت مخصوص مسافران خارجی وارد شد و بعد از احوال پرسی رفتیم خانه.

در طول راه از لحظه‌ای گفت که گنبد حرم آقا را از آسمان دیده و اشک در چشمانش حلقه زده، می‌گفت خواب این لحظه را می‌دیده و حالا در بیداری دیده است. وقتی رسیدیم خانه، رفت سر چمدانش، یک پارچه سفید که با دست خامک دوزی* شده بود را از چمدانش درآورد. همین طور که داشت گره پارچه سفید را باز می‌کرد گفت: «مادرم گوشواره‌هایی که پدربزرگم چهل سال پیش شب عروسی اش به او تحفه داده است را فرستاده که بیندازم در ضریح آقا، این نذر شفای مادرم است.» بعد گفت که مادرش چقدر آرزو داشته خودش این گوشواره‌ها را بیندازد در ضریح و وقتی این دستمال را به او داده چقدر گریه کرده است.

بعدازظهر همان روز رفتیم حرم، عباس درحالی که گریه امانش نمی‌داد و امانتی مادرش را محکم در مشتش گرفته بود، محو حرم آقا شده بود. رسیدیم روضه منوره، رو به ضریح یک کنجی ایستادیم. من زیارت امین ا... خواندم و او مثل ابر بهار اشک می‌ریخت. عباس با همان لهجه شیرین کابلی از امام رضا (ع) شفای مادرش را می‌خواست.

بعد رفتیم نزدیک‌تر ضریح ایستادیم. به عباس گفتم: «برو نذر مادرت را ادا کن.» عباس رفت، بین زائران غیب شد. بعد دیدم که یک دستی از وسط جمعیت بالا آمد و یک پارچه سفید رنگ را انداخت داخل مشبک‌های ضریح.
زوار: شیعیان افغانستان به فردی که به زیارت امام رضا (ع) آمده زوار می‌گویند.
*خامک دوزی: نوعی سوزن دوزی افغانستانی است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->