منشور حقوق بشر سازمان ملل توان توقف نسل‌کشی را ندارد نخستین کاروان حج ۱۴۰۴ عازم سرزمین وحی شد آغاز به‌کار ششمین کنگره جهانی امام رضا (ع) در حرم مطهر رضوی (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) تشکیل قرارگاه اجتماعی در فرهادگرد | اهدای ۴۰۰ بسته معیشتی و ۲۰ سری جهیزیه تولیت آستان قدس رضوی: انس با اندیشه‌های شهید مطهری، مانع بحران اعتقادی و هویتی می‌شود | معلمان سنگربان حفظ هویت ملی و دینی جوان ایرانی هستند جامعه امروز نیازمند بازخوانی و روایت‌های تازه از زیارت است آیین رونمایی از کتاب «خورشید از نزدیک» در حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار شد عرض تسلیت خادمان حرم امام‌رضا(ع) به خانواده فرد مشهدی جان‌باخته در حادثه بندر شهید رجایی + فیلم اختتامیه بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی امام‌رضا(ع) با تجلیل از مادر شهید جمهور در مشهد برگزار می‌شود رئیس سازمان فرهنگی هنری آستان قدس رضوی: هنر، بهترین زبان انتقال پیام امام رضا (ع) است رونمایی از آثار هنری و فرهنگی مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی به‌مناسبت دهه کرامت ۱۴۰۴ امیدواری برای حل مشکلات مردم فریمان با همکاری آستان قدس رضوی قصه‌های امام‌رضا(ع) خاک‌روبِ در میخانه کنم مژگان را تولیت آستان قدس رضوی در فریمان: امام‌رضا(ع) مختص به زمان و مکان مشخصی نیست | شهید مطهری، شاگرد مکتب صادق‌آل‌محمد(ع) است کرامت برای همه محفل قرآنی «دختران رضوی» ویژه دهه کرامت ۱۴۰۴ در حرم امام‌رضا(ع) برگزار شد درس‌هایی از نهج البلاغه | صلاح مردم
سرخط خبرها

مردی از جنس مردم

  • کد خبر: ۱۵۳۲۳۱
  • ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۸
مردی از جنس مردم
حجت الاسلام والمسلمین حسین دست پروری پیش از آنکه در کسوت روحانیت وارد شود پیش از انقلاب دانشجوی رشته الکترونیک وابسته به دانشکده نیروی هوایی در تهران بود.

سال‌ها پیش وقتی نخستین کتاب از مجموعه آثار استاد صفایی حائری را خواندم به دنبال کسی می‌گشتم که بتواند او و اندیشه هایش را برایم به روشنی به تصویر بکشد. کسی که قرار بود مردی زلال را برایم توصیف کند باید خود نیز به زلالی او باشد. مرحوم صفایی با بیان شیوا و روانش و با جملات کوتاه و پرمعنایش ذهن و قلب‌ها را تسخیر خود می‌کرد. حلقه شاگردانش پس از او نیز به دنبال آن بودند تا مشی استاد را ادامه دهند.

سرگردانی ام برای یافتن مردی از جنس صفایی هنوز ادامه داشت تا بالأخره با یکی از شاگردان او آشنا شدم. نخستین باری که پای صحبت او نشستم متوجه شدم که گمشده ام را پیدا کردم. بیان گرم او من را جذب خود کرد. کم کم با ویژگی‌های شخصی و اخلاقی اش آشنا شدم. حجت الاسلام والمسلمین حسین دست پروری پیش از آنکه در کسوت روحانیت وارد شود پیش از انقلاب دانشجوی رشته الکترونیک وابسته به دانشکده نیروی هوایی در تهران بود. او برای ادامه تحصیل نیز در دوره‌ای به آمریکا رفته بود. پس از بازگشت به ایران در همان دانشکده به تدریس مشغول شد و لباس افسری به تن کرد.  به دلیل روحیه انقلابی که در وجودش نهفته بود وارد فضای مبارزاتی علیه حکومت پهلوی شد.

اما عاقبت، سبوی صبرش بشکست و در سال ۱۳۵۶ از ادامه حضور در آنجا استعفا داد و به قول خود استاد «از جرگه ظلمه خلاص شد».
استاد دست پروری در سال ۱۳۵۸ تحصیلات حوزوی را شروع کرد و سال‌ها از محضر استادان مبرز حوزه علمیه مشهد بهره برد. در خلال این سال ها، وی به صورت جدی وارد عرصه خدمت تبلیغی شد و به ایراد سخنرانی‌های مذهبی و بیان معارف اعتقادی و اخلاقی پرداخت و به سرعت مورد توجه محافل دانشجویی و طلبگی و نهاد‌های انقلابی قرار گرفت.

آشنایی وی با افکار و نظریه‌های استاد اندیشه و اخلاق مرحوم شیخ علی صفایی حائری (ع. ص)، افق‌هایی تازه در تفسیر قرآن و هندسه اخلاقی اسلام به روی او گشود و حتی در سلوک معنوی و شخصی او نیز اثر گذاشت. استاد دست پروری در جایی گفته بود که رهاشدن خود از تعلقات مقامات دنیوی و روابط شیفته وار با استادان اخلاق و عرفان را مدیون استاد صفایی بوده است.

خاطرم هست زمانی پرسش‌هایی درباره اندیشه‌های استاد صفایی و نیز حضور او در مشهد از او کردم.

او در پاسخ گفت: استاد هرگز طالب اسم و رسم نبود و با آنکه مطالبش بی نظیر بود، همواره به دیگران سفارش می‌کرد که اگر مطالبش را می‌خواهند در جایی مطرح کنند بدون ذکر نام او این کار را بکنند. استاد هرگز به دنبال جایگاه و مقام نبود و این باور را در شاگردانش نیز به وجود آورده بود که هیچ پست و مقامی در دنیا آن‌ها را به وجد نیاورد. او می‌گفت که زمانی در ابتدای انقلاب پست خوبی به او پیشنهاد شد.

در این باره با مرحوم صفایی مشورت کرده و استاد در جوابش گفته بود: هر وقت از دنیا بزرگ‌تر شدی، پست قبول کن، زیرا هرکسی که از دنیا بزرگ‌تر باشد هر کاری انجام دهد برایش مفید است. تا مادامی که از دنیا کوچک‌تر هستی دنیا تو را با خود می‌کشاند. حجت الاسلام و المسلمین دست پروری روز جمعه ۱۲ اسفند به رحمت ایزدی پیوست. روحیه مردم داری اش زبانزد خاص و عام بود. همیشه در میان مردم حضور داشت و به سخنانشان گوش می‌داد. زبان شیرین و بیان گرمش همچون استادش جاذبه خاصی برای کسانی که پای منبرش می‌نشستند، داشت.

حالا او راهی دیار ابدی شده است، اما سخنرانی‌ها و کلمات دل نشینش در خاطر بسیاری از اهالی این شهر به یادگار خواهد ماند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->