تولیت آستان قدس رضوی: انس با اندیشه‌های شهید مطهری مانع بحران اعتقادی و هویتی می‌شود | معلمان سنگربان حفظ هویت ملی و دینی جوان ایرانی هستند جامعه امروز نیازمند بازخوانی و روایت‌های تازه از زیارت است آیین رونمایی از کتاب «خورشید از نزدیک» در حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار شد عرض تسلیت خادمان حرم امام‌رضا(ع) به خانواده فرد مشهدی جان‌باخته در حادثه بندر شهید رجایی + فیلم اختتامیه بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی امام رضا (ع) با تجلیل از مادر شهید جمهور در مشهد برگزار می‌شود رئیس سازمان فرهنگی هنری آستان قدس رضوی: هنر، بهترین زبان انتقال پیام امام رضا (ع) است رونمایی از آثار هنری و فرهنگی مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی به‌مناسبت دهه کرامت ۱۴۰۴ امیدواری برای حل مشکلات مردم فریمان با همکاری آستان قدس رضوی قصه‌های امام‌رضا(ع) خاک‌روبِ در میخانه کنم مژگان را تولیت آستان قدس رضوی در فریمان: امام‌رضا(ع) مختص به زمان و مکان مشخصی نیست | شهید مطهری، شاگرد مکتب صادق‌آل‌محمد(ع) است کرامت برای همه محفل قرآنی «دختران رضوی» ویژه دهه کرامت ۱۴۰۴ در حرم امام‌رضا(ع) برگزار شد درس‌هایی از نهج البلاغه | صلاح مردم شاهچراغ، امین ولایت | جلوه‌هایی از حیات بابرکت حضرت احمدبن‌موسی (ع) «ایرانِ امام‌رضا(ع)» و رسالت هنر دینی در آیینه حرم قائم‌مقام تولیت آستان قدس رضوی: پیوند تعلیم و تربیت با فرهنگ رضوی مستحکم است «امیرالمومنین (ع)، معیار زندگی و الگوی حکمرانی» شعار دهه ولایت و امامت ۱۴۰۴
سرخط خبرها

نوستالژی‌های پیش از یک زیارت دل چسب

  • کد خبر: ۱۳۶۲۷۵
  • ۰۲ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۵
نوستالژی‌های پیش از یک زیارت دل چسب
مهدی عسکری - روزنامه نگار
مهدی عسکری
نویسنده مهدی عسکری

بچه که بودم، خانوادگی به زیارت امام رضا(ع) می رفتیم. از هر نظر که فکرش را بکنید، دل چسب بود؛ من، مادر و پدرم همراه با خواهر و برادرانم. آن سال ها در دهه شصت هنوز حرم به این شکل وشمایل گسترش پیدا نکرده بود.

وعده گاه ما هم رواق امام خمینی(ره) بود که آن روزها هنوز صحن امام خمینی(ره) بود. به جز لذت حضوری که در آن سال ها در صحن امام خمینی(ره) داشتم، حاشیه های زیارت هم برایم خیلی دل چسب بود؛ نوارهایی که سرودهای امام رضایی پخش می کرد و فروشندگان دوره گرد آن ها را روی موتورسیکلت می فروختند؛ جعبه ای که باز بود و انواع نوارها به این سبک را داشت و بلندگویی که همیشه روشن بود و معمولا هم یک سرود را پخش می کرد؛ «دوست دارم نگات کنم، تو هم منو نگاه کنی... .»

فروشندگانی که آب میوه را در لیوان های شیشه ای بزرگ می فروختند و پدر تقریبا همیشه همه اعضای خانواده را مهمان می کرد و گاهی هم با سخاوت بیشتر ساندویچ هایی می خرید که آن روزگار با نان های قدیمی پیچیده می شد. همچنین، قدم زدن هایی که از میدان بیت المقدس (فلکه آب) تا حرم و برعکس انجام می شد، آن هم در روزگاری که این همه ساختمان بلند وجود نداشت.

حالا آن قدم زدن ها به نوستالژی بزرگ آن دوران تبدیل شده است. به جز خاطرات دوران کودکی که در کوچه پس کوچه های اطراف حرم گم شدند، حالا حرم بزرگ تر شده و به میدان بیت المقدس نزدیک شده است و از سویی دیگر، ساخت وسازهای فراوان در چهار طرف حرم، دیگر آن حس خاص قدم زدن تا حرم را ایجاد نمی کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->